wort dictionary
FADE

streben

schwaches Verb

۱. در تلاش (چیزی) بودن، تلاش کردن (برای کسب)، کوشش کردن؛ به دنبال چیزی بودن

[hat]; nach Macht, Geld, Erkenntnis usw.

مثال‌ ها:

برای دستیابی چیزی تلاش کردن

nach etwas streben

۲. رهسپار/ روانه ی/ راهی جایی شدن، حرکت کردن به سوی، به راه افتادن به طرف؛ با تلاش (به یک جهت؛ به یک مقصد) در حرکت بودن

ist; streben nach (sich begeben nach)

۳. کشیده/ جذب شدن به طرف؛ [نیز:] خواهانِ چیزی بودن، چیزی را طلبیدن/ طلب کردن

ist; streben nach (angezogen werden)

مثال‌ ها:

به طرف نور چرخیدن/ گشتن

nach Licht streben (Pflanze)

۴. خر خوان بودن، بچه زرنگ بودن، خرخوانی کردن

[hat]; in der Schule