wort dictionary
FADE

sehnen

schwaches Verb

۱. اشتیاق داشتن، آرزو کردن که، آرزو داشتن که، آرزوی (کسی یا چیزی را) داشتن؛ دل کسی برای کسی تنگ شدن؛ دل کسی هوای چیزی کردن

sich nach (jdm. oder etwas) sehnen

مثال‌ ها:

آرزو می کرد که، این آرزو را داشت که

er sehnte sich danach zu