schildern
schwaches Verb۱. شرح دادن (برای)، گفتن (برای)، تعریف کردن (برای)؛ توصیف/ وصف کردن (برای)؛ تشریح کردن (برای)
[hat]; (jdm.) etwas schildern
مثال ها:
چگونگی وقوع جرم را شرح داد
er schilderte, wie die Tat geschehen war
۱. شرح دادن (برای)، گفتن (برای)، تعریف کردن (برای)؛ توصیف/ وصف کردن (برای)؛ تشریح کردن (برای)
[hat]; (jdm.) etwas schildern
چگونگی وقوع جرم را شرح داد
er schilderte, wie die Tat geschehen war