rücken
schwaches Verb۱. (به عقب یا به جلو) حرکت دادن، فشار دادن، هل دادن، کشیدن
[hat]
مثال ها:
میز را به طرف دیوار فشار/ هل دادن
den Tisch an die Wand rücken
گنجه را از دیوار کنار کشیدن/ زدن
den Schrank von der Wand rücken
۲. حرکت کردن، تکان خوردن
itr.; [ist]
مثال ها:
ممکن است/ می توانی کمی آن طرفتر بروی؟
kannst du (ein Stückchen) rücken?
از جایش تکان نخورد
er ist nicht von der Stelle gerückt
۳. نزدیکتر آمدن، [مج:] نزدیک شدن، (هر لحظه) نزدیکتر شدن
näher rücken
عبارات کاربردی:
به جای کسی نشستن، جای کسی را گرفتن، جانشین کسی شدن
an jds. Stelle rücken