wort dictionary
FADE

rappeln

schwaches Verb

۱. تلق تولوق کردن، تلق تلق کردن

[hat]

عبارات کاربردی:

لابد زده به سرش، نکند قاتی کرده/ خل شده

bei ihm rappelt's wohl!

۲. بزحمت از تخت بیرون آمدن

sich aus dem Bett rappeln

مثال‌ ها:

بزور (از زمین) بلند شدن، بزحمت پا شدن

sich in die Höhe rappeln