wort dictionary
FADE

prüfen

schwaches Verb

۱. امتحان گرفتن از، امتحان به عمل آوردن از، امتحان کردن

[hat]; Schüler usw.

مثال‌ ها:

از کسی امتحان شفاهی گرفتن، کسی را شفاهی امتحان کردن

jdn. mündlich prüfen

از کسی در ریاضیات امتحان گرفتن

jdn. in Mathematik prüfen

امتحان کتبی خواهد بود

es wird schriftlich geprüft

ممتحن سختگیری است، خیلی سخت امتحان می گیرد

auch itr.: er prüft sehr streng

از شاگردی امتحان به عمل آوردن

einen Schüler prüfen

۲. آزمایش/ امتحان کردن، مورد آزمایش قرار دادن

[hat]; jdn., jds. Kenntnisse usw.

مثال‌ ها:

قدرت واکنش کسی را آزمایش کردن

jdn. auf sein Reaktionsvermögen (hin) prüfen

عبارات کاربردی:

در زندگی سختی ها کشیده است، زندگی پر مشقتی داشته است

er ist vom Leben schwer geprüft

۳. وارسی/ کنترل کردن، چک کردن [عا]؛ معاینه/ بازرسی کردن؛ بررسی کردن؛ تحقیق کردن؛ حسابرسی کردن؛ رسیدگی کردن

[hat]; Rechnung, Maschine, Vorschlag usw.

مثال‌ ها:

صحت اظهارات کسی را وارسی کردن

jds. Angaben auf ihre Richtigkeit prüfen

تقاضانامه در دست بررسی است

der Antrag wird geprüft

باد تایرها را معاینه/ کنترل کردن

den Reifendruck prüfen

استحکام چیزی را امتحان کردن

etwas auf seine Festigkeit prüfen