wort dictionary
FADE

probieren

schwaches Verb

۱. امتحان/ آزمایش کردن، آزمودن

[hat]; versuchen

مثال‌ ها:

بگذار من یک امتحانی بکنم (ببینم می شود یا نه)

lass mich (es) mal probieren

این دارو را امتحان کرده اید (تا ببینید تأثیری دارد یا نه)؟

haben Sie es schon mit diesem Mittel probiert?

بخت خود را آزمودن، شانس خود را امتحان کردن

sein Glück probieren

۲. چشیدن، مزه کردن، امتحان کردن

[hat]; kosten

۳. تمرین کردن

[hat]; proben