wort dictionary
FADE

pochen

schwaches Verb

۱. چیزی را (با اصرار) خواستن، (مصرانه) خواستار چیزی بودن؛ مصر بودن که، اصرار داشتن که، اصرار ورزیدن، پافشاری کردن

[hat]; auf sein Recht usw.

مثال‌ ها:

مصر است که به مفاد قراردادش عمل شود

er pocht auf seinen Vertrag

روی چیزی پافشاری کردن

auf etwas pochen

۲. چیزی را به رخ دیگران کشیدن، نازیدن به، بالیدن به، فخر فروختن به، تفاخر کردن به

[hat]; pochen auf Akk. (prahlen mit)

۳. زدن، تپش داشتن، تپیدن، تاپ تاپ کردن [عا] (قلب)

[hat]; Puls, Herz usw.

۴. در زدن، دق الباب کردن؛ ضربات پی در پی زدن

[hat]; anklopfen