plaudern
schwaches Verb۱. با هم گپ زدن، حرف زدن، صحبت کردن، درددل کردن، اختلاط کردن، تعریف کردن؛ دهن لق بودن
[hat]
عبارات کاربردی:
حرف توی دهنش نمی ماند (اسرار را فاش می کند)
sie plaudert
بند را به آب دادن
aus der Schule plaudern (ugs.)
۱. با هم گپ زدن، حرف زدن، صحبت کردن، درددل کردن، اختلاط کردن، تعریف کردن؛ دهن لق بودن
[hat]
حرف توی دهنش نمی ماند (اسرار را فاش می کند)
sie plaudert
بند را به آب دادن
aus der Schule plaudern (ugs.)