wort dictionary
FADE

opfern

schwaches Verb

۱. صرف (چیزی) کردن، صرف کردن (برای)؛ فدا(ی چیزی) کردن، فدا کردن (برای)؛ دادن (برای)، گذاشتن (پای)؛ قربانی کردن

[hat]; tr.; + für

مثال‌ ها:

چیزی را در راه کسی قربانی کردن

jdm. etwas opfern

عمر خود فدا کردن

sein Leben opfern

مهره ای را قربانی/ فدا کردن

eine Figur opfern (Schach usw.)

وقت خود را صرف کاری کردن/ پای کاری گذاشتن [عا]

seine Zeit opfern für

۲. جان خود را فدا کردن (برای)/ ایثار کردن (در راه)، جان خود را فدا(ی کسی/ چیزی) کردن، فدا شدن، قربانی شدن؛ [نیز:] فداکاری کردن (برای کسی)

sich opfern (für)

مثال‌ ها:

فداکاری کن و امروز کمی بیشتر کار کن

opfere dich und arbeite heute etwas länger ugs.