null
Kardinalzahl۱. صفر
(auch Math.)
صفر ممیز یک (0.1)، یک دهم
null Komma eins (0,1)
صفر درجه
null Grad
دمای هوا ده درجه بالای/ زیر صفر است
es sind/ wir haben 10 Grad über/ unter null
عقربه روی صفر است/ قرار دارد/ صفر را نشانمی دهد
der Zeiger steht auf null
(کلید) ماشین رختشویی را روی صفر گذاشتن/ بردن
die Waschmaschine auf null schalten
ساعت دوازده نیمه شب
null Uhr
ده دقیقه گذشته از نیمه شب، دوازده و ده دقیقه ی نیمه شب
null Uhr zehn
ساعت دوازده و ده دقیقه ی شب است
es ist null Uhr zehn
در یک چشم به هم زدن کارش را تمام کرد
in null Komma nichts war er fertig
فی الفور، در یک چشم به هم زدن
in null Komma nichts ugs.
باطل شده، از اعتبار ساقط شده
null und nichtig
از صفر شروع کردن
bei null anfangen
تأثیرش صفر بود
der Effekt war gleich null
۲. هیچ، صفر
Sport
دو به هیچ
zwei zu null (2 : 0)
یک بر هیچ
eins zu null