wort dictionary
FADE

mögen

starkes Verb

۱. میل داشتن، مایل بودن، خواستن، دلش خواستن

[hat]; Modalverb. oft Konjunktiv Präteritum; möchten (wünschen)

مثال‌ ها:

یک فنجان دیگر قهوه میل دارید/ می خواهید؟

möchten Sie noch eine Tasse Kaffee?

یک کیلو پرتقال می خواستم

ich möchte zwei Pfund Orangen

می خواستم/ مایلم یک حساب باز کنم

ich möchte (gern) ein Konto eröffnen

در این باره میل ندارم/ دلم نمی خواهد صحبت کنم

darüber möchte ich nicht sprechen

میل ندارم/ دلم نمی خواهد/ نمی خواهم فکر کند...

ich möchte nicht, dass er denkt...

دلم می خواهد ولی...

ich möchte schon, aber...

اگر باز هم میل داری/ دلت می خواهد بگو

wenn du noch magst, sag ruhig

دلم می خواهد یک باغچه داشته باشم

ich möchte ein Gärtchen haben

می خواهم الان به خانه بروم

ich möchte jetzt nach Hause gehen

چه فرمایشی دارید؟؛ چه میل دارید؟

was möchten Sie?

ترجیح می دهم که اینجا بمانم

ich möchte lieber hier bleiben

می خواستم با آقای مولر صحبت کنم

ich möchte gern Herrn Müller sprechen

۲. خوشش آمدن از، دوست داشتن، علاقه داشتن به، علاقه مند بود به

[hat]; gern haben

مثال‌ ها:

من از این کار خوشم نمی آید

ich mag so etwas nicht

از ماهی خوشش نمی آید، او ماهی دوست ندارد

er mag keinen Fisch (essen)

از موسیقی نو خوشتان می آید؟ به موسیقی نو علاقه دارید؟

mögen Sie moderne Musik?

از موسیقی بتهوون خوشت می آید؟

magst du die Musik von Beethoven?

بچه ها به شیرینی جات علاقه مندند

Kinder mögen gerne Süßigkeiten

هیچ وقت دوست نداشت به مدرسه برود

er hat nie die Schule gemocht

این دو نفر همدیگر را دوست دارند

die beiden mögen sich

از او خوشم نمی آید

ich mag ihn nicht

همه او را دوست داشتند/ به او علاقه داشتند/ از او خوششان می آمد

alle haben sie (gern) gemocht

هیچ کس از او خوشش نمی آید

keiner mag ihn (leiden)

۳. امکان داشتن، ممکن بودن، بعید نبودن؛ توانستن؛ احیاناً

[hat]; können, möglicherweise

مثال‌ ها:

امکانش هست، امکان دارد، بعید نیست

das mag (wohl) sein

امکان دارد/ بعید نیست حق با شما باشد

da mögen Sie recht haben

ولی حالا امکان دارد فکر کند/ احیاناً فکر می کند

jetzt aber mag er denken, dass

کی می تواند باشد؟

wer mag das sein?

احیاناً سی نفر بودند، سی نفری بودند/ باید بوده باشند

es mochten dreißig Leute sein

یعنی چه کسی این کار را کرده است؟

wer mag das wohl getan haben?

حدس می زنی که او چند سال (سن) دارد؟

wie alt mag sie sein?

۴.

sollen

مثال‌ ها:

همین اشاره باید (در واقع) کافی باشد

dieser Hinweise mag genüngen

[بگویید] درست مواظب حرف هایش/ رفتارش باشد!

er mag sich ja in Acht nehmen!

بگو لطف کند و بیاید پیش من، به او بگو که پیش من بیاید

sag ihm, er möchte/ möge zu mir kommen

رئیس خواسته است (لطف کنید و) فوراً بروید پیشش

Sie möchten sofort zum Chef kommen

از ما خواهش کرد لحظه ای بنشینیم (و منتظر بمانیم)

Sie bat uns, wir möchten einen Moment Platz nehmen

۵.

مثال‌ ها:

هر چه هم که بگوید

was er auch sagen mag u.Ä.

هر جا هم که باشد

wo er auch sein mag

هر طور هم که باشد

wie dem auch sein mag

هر چه می خواهد بشود (بادآباد)

mag kommen, was da will/ wolle

هر جا دلش می خواهد برود [من حرفی ندارم یا به من مربوط نیست]

mag er doch gehen, wohn er will!

بگذار منتظر بماند [آنقدرها مهم نیست]

er mag ruhig warten!

بگذار بیاید! خب بیاید!

mag er doch kommen! [ich habe keine Angst]

مولر، مایر یا هر چه که اسمتان می خواهد باشد

Müller, Meier oder wie sie alle auch heißen mögen

هر اتفاقی که می خواهد بیافتد من در هر صورت پیش تو می مانم

was auch immer kommen mag, ich bleibe bei dir