wort dictionary
FADE

loslegen

schwaches Verb

۱. دست به کار شدن، ناگهان شروع به کاری کردن

[hat]

۲. [نیز:] شروع [به گفتن، به انتقاد و غیره] کردن، ناگهان شروع به درددل کردن

[hat]

مثال‌ ها:

بگو!، تعریف کن!

leg schon los!