wort dictionary
FADE

kognitiv

Adjektiv

۱. توانایی های مربوط به ادراک، تفکر، شناخت

مثال‌ ها:

روش یاد گیری از طریق درک، شناخت و کاربرد موضوعات علمی

kognitives Lernen

فرآیند و ساختارهایی در رفتار انسان که با ادراک و شناخت مرتبط هستند

kognitives Verhalten

Grammatik

POSITIVkognitiv
KOMPARATIVkognitiv
SUPERLATIVkognitiv