wort dictionary
FADE

jammern

schwaches Verb

۱. آه و ناله کردن (از)، نالیدن/ ناله کردن (از)، آخ و واخ کردن، ماتم گرفتن؛ گریه و زاری کردن (برای)، مویه کردن

[hat]; itr.; + über Akk./ wegen

مثال‌ ها:

از چیزی ناله کردن

über etwas jammern

۲. گریه کردن و چیزی خواستن

[hat]; itr.; jammern nach (der Mutter usw.)

مثال‌ ها:

بچه گریه می کرد و مادرش را می خواست

das Kind jammerte nach seiner Mutter

۳. دلم می سوزد/ دلم ریش می شود وقتی که می بینم ...

[hat]; es jammert mich zu sehen ...

مثال‌ ها:

دلم به حالش می سوخت

er jammerte mich veraltet