wort dictionary
FADE

hindeuten

schwaches Verb

۱. اشاره‌ کردن به؛ [مج:] دالِ بر چیزی بودن، دلالت‌ کردن بر، دلالت‌ داشتن بر، حکایت‌ داشتن از، حاکی‌ بودن از، گویای چیزی بودن؛ خبر دادن از؛ نشان دادن؛ خاطرنشان ساختن

[hat]; hindeuten auf Akk.

مثال‌ ها:

چیزی را نشان دادن؛ چیزی را خاطرنشان ساختن؛ حاکی بودن از چیزی، دال بر چیزی بودن

auf etwas hindeuten

همه ی این ها بر این دلالت می کند که ...

es deutet alles darauf hin, dass ...