hervorrufen
starkes Verb۱. موجبِ/ باعثِ چیزی شدن، بهدنبال/ در پی داشتن، منجرشدن به؛ برانگیختن، به جلو خواندن
[hat]; fig.
مثال ها:
موجب خوشحالی شدن
Freude hervorrufen
این بیماری از یک ویروس ناشی می شود
diese Krankheit wird durch ein Virus hervorgerufen