handhaben
schwaches Verb۱.
<handhabte, hat gehandhabt>
۲. کار کردن با، استفاده کردن از؛ به کار بردن
Gerät usw.; [hat]
مثال ها:
این دستگاه به آسانی قابل استفاده است
dieses Gerät ist leicht zu handhaben
۳. عمل کردن در موردِ؛ انجام دادن؛ اجرا/ اعمال کردن، به اجرا درآوردن
fig.; [hat]
مثال ها:
در این مورد همیشه این طور عمل می شده است
das wurde immer so gehandhabt
مقرراتی را اجرا کردن
Vorschriften handhaben