einweihen
transitiv۱. افتتاحکردن؛ برای اولین بار مورد استفاده قرار دادن
(Bauwerk, auch ugs.: Kleid usw.); [*][hat]
۲. در جریان(ـِ چیزی) گذاشتن، وارد(ـِ جریان) کردن، باخبرکردن (از)؛ چیزی را با کسی در میان گذاشتن
+ in Akk. (Person)
مثال ها:
هنوز جریان را نمیداند/ از قضیه خبر ندارد
sie ist noch nicht eingeweiht
کسی را (برای اولین بار) از جریانی مطلع کردن
jdn. in etwas einweihen