wort dictionary
FADE

durcheinander bringen

transitiv

۱. بهم ریختن، در هم و بر هم کردن، قر و قاتی/ قاتی پاتی کردن [عا]

Bücher usw.

۲. با همدیگر اشتباه کردن، با یکدیگر خلط کردن، با هم قاتی کردن. عوضی گرفتن [عا]

Begriffe usw.

۳. گیج/ دستپاچه کردن، حواس کسی را پرت کردن، سردرگم کردن

Person