beitragen
transitiv/intransitiv۱. سهم داشتن در، سهیم بودن در، کمک کردن به؛ شرکت داشتن در، شرکت کردن در؛ اشتراک مساعی کردن؛ همکاری کردن
beitragen zu; [*][hat]
مثال ها:
در برگذاری موفقیت آمیز جشنی سهم/ شرکت داشتن
(etwas/ seinen Teil) zum Gelingen eines Festes betragen
به رفع مشکل کمک کردن، در حال مساله سهیم بودن
zur Lösung des Problems beitragen
ظاهر او هم سهم بزرگی در این امر داشته است
sein Äußeres hat sehr viel dazu beigetragen
این کار فقط کمک می کند به اینکه ...
das trägt nur dazu bei, zu ...
این کار فقط در بدتر شدن وضعیت کمک می کند
das trägt nur dazu bei, die Lage zu verschlimmern