wort dictionary
FADE

auszeichnen

transitiv

۱. اعطا/ اهدا کردن به؛ تقدیر/ قدردانی کردن از؛ تجلیل کردن؛ نشان (مدال؛ جایزه) دادن

tr. (ehren); [*][hat]

مثال‌ ها:

به کسی جایزه ای اعطا کردن؛ با اعطای جایزه ای از کسی تقدی به عمل آوردن

jmdn. mit einem Preis auszeichnen

آن فیلم در کان موفق به اخذ جایزه گردید

der Film wurde in Cannes ausgezeichnet

موسیقیدانی که موفق به اخذ جوایز متعدد شده است

ein mehrfach ausgezeichneter Musiker

به کسی مدال دادن

jdn. mit einem Orden auszeichnen

۲. سرآمد بودن؛ کم نظیر بودن؛ زبانزد بودن؛ متمایز بودن (شدن)

[*]; sich auszeichnen

مثال‌ ها:

در ریاضیات سرآمد بودن

sich in der MAthematik auszeichnen

صبر و حوصله اس کم نظیر است

er zeichnet sich durch große Geduld aus

در کاری سرآمد دیگران بودن

sich durch etwas vor (gegenüber) den anderen auszeichnen

۳. کسی/ چیزی را (از دیگران) متمایز کردن؛ کم نظیر بودن؛ معروف بودن

tr. (jmdn. oder etwas hervorheben); [*][hat]

مثال‌ ها:

آنچه این کتاب را از کتاب مشابه متمایز می کند...

was dieses Buch auszeichnet ...

طاقت و پشتکارش کن نظیر است، استقامتش را همه تحسین می کنند

Ausdauer zeichnet sie aus

این دریاچه به تنوع ماهیش معروف است

die reiche Auswahl an Fisch zwichnet den See aus

۴. برچسب/ قیمت زدن به

tr. (Ware); [*][hat]

۵. حروف بندی کردن؛ [نیز:] (با حروف مختلف) کوکد/ مشخص کردن

Typ. (Text)

مثال‌ ها:

کلمه ای را در یک متن با نوع خط دیگر (یا طور دیگر) نوشتن (و به این ترتیب از بقیه ی متن متمایز کردن)

ein Wort im Text auszeichnen