aussteigen
intransitiv۱. پیاده شدن (از)
aus einem Fahrzeug; [*][ist]
مثال ها:
از ماشین (از قطار) پیاده شدن
aus dem Auto (aus dem Zug) aussteigen
۲. رها/ ول کردن (چیزی را)، کنار گذاشتن (چیزی را)، منصرف شدن (از)؛ بیرون آمدن (از)، بیرون رفتن (از)؛ دست کشیدن؛ صرف نظر کردن
aus einem Geschäft usw.; [*][ist]
مثال ها:
از شرکت (همکاری؛ سهیم بودن) در کاری صرف نظر کردن
aus etwas aussteigen
۳. (به طور ناگهانی) کار و زندگی خود را رها کردن
[*][ist]