wort dictionary
FADE

ausscheiden

intransitiv

۱. کناره گرفتن از، کناره گیری کردن از، استعفا کردن از، استعفادادن از

itr.; [*][ist] (aus einem Amt usw.)

مثال‌ ها:

ترک کردن دولت

aus der Regierung ausscheiden

کابینه را ترک کردن

aus dem Kabinett ausscheiden

۲. جایی را ترک کردن، بیرون آمدن از، خود را کنار کشیدن از؛ جدا شدن؛ خارج شدن

itr.; [*][ist] (aus einem Verein usw.)

مثال‌ ها:

از یک سازمان (انجمن) بیرون آمدن

aus einem Verein ausscheiden

۳. (از دور) خارج شدن؛ (از دور مسابقات) حذف شدن؛ کنار رفتن، دیگر شرکت نکردن در؛ در نظر گرفته نشدن؛ اوت شدن

itr.; [*][ist]

مثال‌ ها:

در دور سوم مسابقات حذف شدن

in der dritten Runde ausscheiden

۴. محال/ ناممکن/ غیر ممکن بودن، (به هیچ وجه) مطرح نبودن، قابل بحث نبودن

itr. (Möglichkeit usw.)

۵. (از روده یا مثانه) دفع/ خارج کردن، بیرون دادن

tr. (Giftstoff, Nierenstein usw.); [*][hat]

۶. ترشح کردن، پس دادن؛ تراوش کردن

tr. (Feuchtigkeit, Eiter usw.); [*][hat]

۷. ته نشین/ ته نشیت کردن، رسوب دادن

tr. (Kupfer, Kristalle usw.)

۸. سوا/ جدا کردن، کنار گذاشتن

tr. (aussondern); [*][hat]

۹. قلم گرفتن؛ حذف کردن؛ از دور خارج کردن؛ کنار گذاشتن

tr. (entfernen)