auslöschen
transitiv۱. خاموش کردن (آتش؛ چراغ)
Feuer usw.; [*][hat]
۲. پاک کردن (نوشته)
Geschriebenes; [*][hat]
۳. از بین/ از میان بردن، پاک/ محو کردن (رد)
Spur usw.; [*][hat]
۴. از خاطر خود/ از خاطرها محو کردن، از یاد/ از یادها بردن
Erinnerung usw.
مثال ها:
از یاد (ها) رفتن، از خاطر کسی/ از خاطر ها محو شدن
ausgelöscht werden
۵. سر به نیست کردن، از بین/ از میان بردن
Person