auslassen
transitiv۱. خالی کردن، گذاشتن که (در) برود، در دادن، خارج کردن
tr. (Flüssigkeit)
۲. حذف کردن، قلم گرفتن
tr. (bewusst weglassen); [*][hat]
۳. از قلم انداختن، جا انداختن
tr. (aus Versehen weglassen); [*][hat]
در موقع خواندن یک سطر جا انداختن
beim Lesen eine Zeile auslassen
۴. از دست دادن
tr. (sich entgehen lassen)
۵. خالی کردن بر سر/ روی سر
tr.; auslassen an jmdm. (seine Wut usw.)
دق دل خود را سر کسی خالی کردن
seinen Ärger an jdm. auslassen
۶. توضیح دادن درباره، حرف زدن درباره، سخن گفتن درباره؛ اظهار نظر کردن درباره؛ ابراز کردن درباره
sich auslassen über Akk.
داد سخن دادن درباره، بتفصیل حرف زدن درباره
sich lang und breit auslassen über
اظهار نظر منفی کردن/ نظر منفی ابراز کردن درباره
sich negativ auslassen über
ابراز قدردانی کردن
sich anerkennend auslassen
در مورد کسی یا موضوعی اظهار نظر کردن
sich über jdn. oder etwas auslassen
۷. آب کردن؛ داغ کردن (پیه؛ کره)
tr. (Butter, Fett usw.); [*][hat]
۸. (شکافتن و) بلندتر کردن؛ گشاد تر کردن
tr. (Ärmel, Kleid usw.)
۹. روشن نکردن، گذاشتن که خاموش بماند
tr. (Lampe, Radio, Ofen usw.); [*][hat]
۱۰. نپوشیدن
tr. (Mantel usw.)
۱۱. ول کردن؛ رها کردن
[*][hat]
۱۲. قلاده ی سگی را باز کردن
den Hund von der Leine auslassen