آهنگ آلمانی
صرف افعال
اصلاحات روزمره
فلش کارت
FA
DE
ausklinken
transitiv
صرفش کن
۱. با کشیدن دستگیره ای جدا/ آزاد/ باز/ رها کردن؛ جدا/ آزاد/ باز/ رها شدن
sich ausklinken
تماس با ما
درباره ما
ارتقا عضویت
حریم خصوصی