wort dictionary
FADE

aufrufen

transitiv

۱. (اسم کسی را) صدا زدن، (اسم کسی را) خواندن؛ اعلام کردن

jmdn aufrufen; [*][hat]

مثال‌ ها:

شما را صدا می زنیم

Sie werden aufgerufen

۲. اعلام کردن

Nummer, Los usw.; [*][hat]

۳. صدا زدن، بلند کردن

im Unterricht; [*][hat]

۴. درخواست کردن؛ دعوت کردن؛‌ فراخواندن،‌ خواستن؛ احضار کردن

appellieren, auffordern; [*][hat]

مثال‌ ها:

از مردم درخواست/ دعوت شد که اعانه بدهند

die Bevölkerung wurde zum Spenden aufgerufen

دعوت به اعتصاب کردن، به اعتصاب فراخواندن

zum Streik aufrufen; aufrufen zu streiken

به مقاومت فراخواندن، دعوت به مقاومت کردن

zum WIderstand aufrufen

شاهدی را (به جایگاه شهود) فراخواندن/ احضار کردن

einen Zeugen (zur Aussage) aufrufen

کسی را به کاری دعوت کردن

jdn. zu etwas aufrufen

کارگران را دعوت به اعتصاب (به تظاهرات) کردن

die Arbeiter zum Streik aufrufen (zu einer Demonstration aufrufen)

۵. اسکناس ها را از دور خارج کردن (باطل کردن)

Banknoten aufrufen