wort dictionary
FADE

aufgeben

transitiv

۱. دادن (به)

tr. (jmdm.) etwas aufgeben (Schulaufgabe usw.); [*][hat]

مثال‌ ها:

به شاگردان انشاء‌ دادن/ پیش از حد تکلیف دادن

den Schülern einen Aufsatz/ zu viel aufgeben

معلم به ما خیلی زیاد تکلیف می دهد

unser Lehrer gibt uns immer zu viel auf

در روزنامه آگهی دادن

eine Annonce (eine Anzeige) in der Zeitung aufgeben

به گارسن سفارش چیزی را دادن

eine Bestellung bim Ober aufgeben

۲. صرف نظر کردن از، چشم پوشیدن از، چشم پوشی کردن از؛ منصرف شدن از؛ گذشتن

tr. (Plan usw.)

۳. دست برداشتن از، دست کشیدن از

tr. (Widerstand, Kampf, Verfolgung usw.)

مثال‌ ها:

دست از مقاومت برداشتن

seinen Widerstand aufgeben

۴. کنار گذاشتن، رها کردن،‌ ول کردن [عا]

tr. (Beruf usw.)

۵. بستن،‌ تعطیل کردن

tr. (Geschäft usw.)

مثال‌ ها:

مغازه اش را بست

er gab sein Geschäft auf

۶. کنار گرفتن از، کناره گیری کردن از

tr. (Amt usw.)

۷. کنار گذاشتن، ترک کردن، دست برداشتن از

tr. (Gewohnheit)

مثال‌ ها:

ترک عادت کردن

die Gewohnheit aufgeben

سیگار را ترک کرد

er gab das Rauchen auf

۸. دست کشیدن، دست برداشتن،‌ دست بردار بودن، (خود را)‌ کنار کشیدن، مصرف شدن؛ تسلیم شدن،‌ مایوس شدن؛ جا زدن،‌ وادادن [عا]

itr.

مثال‌ ها:

به این سادگی دست نمی کشد/ تسلیم نمی شود/ جا نمی زند

er gibt nicht so leicht auf

پس از سه دور مشت زدن تسلیم شدن

nach zehn Runden gab der Boxer auf

عبارات کاربردی:

دست بردار، ولش کن، دورش را خط بکش

gibt´s auf!

۹. دیگر امیدی نداشت به، قطع امید کردن از،‌ امید بریدن از

tr. (als verloren ansehen)

مثال‌ ها:

دیگر امیدی به مداوای/ به زنده ماندن بیمار نداشتن

einen Kranken aufgeben

دیگر امیدی به نجات کشتی نداشتن

das Schiff aufgeben

من قطع امید کرده ام

ich habe die Hoffnung aufgegeben

پزشکان بیمار را جواب کرده بودند

die Ärzte hatten den Patienten schon auf gegeben

۱۰. تحویل دادن؛ فرستادن، ارسال کردن؛ دادن

tr. (Gepäck usw.)

مثال‌ ها:

چمدان را (‌به راه آهن) تحویل دادن/ با قطار فرستادن

den Koffer (bei der Bahn) aufgeben

(برای کسی) تلگرافی فرستادن/ مخابره کردن/ به پست دادن

ein Telegramm (an jmdn.) aufgeben

بسته ای را پست کردن/ به پستخانه دادن/ فرستادن

ein Päckchen auf/ bei der Post aufgeben

سفارش دادن

eine Bestellung aufgeben

(در روزنامه) آگهی کردن، (‌به روزنامه)‌ آگهی دادن

eine Anzeige aufgeben

۱۱. جان سپردن؛ خراب شدن

den Geist aufgeben