wort dictionary
FADE

aufführen

transitiv

۱. اجرا کردن، به اجرا/ به نمایش در آوردن، نمایش دادن، به نمایش گذاشتن،‌ به روی صحنه آوردن، نشان دادن

tr. (Drama, Oper usw.); [*][hat]

مثال‌ ها:

اجرا شدن، به اجرا/ به نمایش در آمدن، به روی صحنه آمدن

aufgeführt werden

نمایشنامه ای را اجرا کردن

ein Theaterstück aufführen

۲. رفتار/ عمل کردن

sich aufführen (sich benehmen)

مثال‌ ها:

مثل بچه ها رفتار کردن

sich wie ein Kind aufführen

رفتارت مایه آبروریزی بود

du hast dich unmöglich aufgeführt

با کسی خوب رفتار کردن

sich gegen jdn. gut aufführen

۳. ذکر کردن، آوردن، نام بردن، ثبت کردن

tr. (anführen, nennen ); [*][hat]

مثال‌ ها:

اسم تو در آن صورت ذکر نشده بود/ نیامده بود

dein Name war in der Liste nicht aufgeführt

مبالغ ذکر شده/ مذکور در صورتحساب

die in der Rechnung aufgeführten Summen

۴. بنا کردن، ساختن، برپا کردن

tr.; (Mauer, Bau, Gerüst usw.); [*][hat]