anspringen
intransitiv۱. روشن شدن (موتور)، به راه افتادن، به کار افتادن، به حرکت درآمدن
itr., [*]; ist (Motor usw.)
مثال ها:
موتور روشن نمی شود
der Motor springt nicht an
۲. پریدن به طرف؛ [نیز:] (خیز برداشتن و) حمله ور شدن به، حمله کردن به
tr.; [*][hat]
مثال ها:
به طرف کسی پریدن؛ به کسی حمله کردن
jdn. anspringen