ankurbeln
transitiv۱. جان تازه ای دادن به، تحرک بخشیدن به، رونق دادن به، تقویت کردن، پیش بردن
Wirtschaft, Produktion usw.; [*][hat]
۲. [با هندل و مانند آن] به کار/ به راه انداختن، روشن کردن، به حرکت درآوردن
Motor usw.; [*][hat]
۱. جان تازه ای دادن به، تحرک بخشیدن به، رونق دادن به، تقویت کردن، پیش بردن
Wirtschaft, Produktion usw.; [*][hat]
۲. [با هندل و مانند آن] به کار/ به راه انداختن، روشن کردن، به حرکت درآوردن
Motor usw.; [*][hat]