allerbest(er, -e, -es)
Adjektiv۱. بهترین (چیز موجود/ ممکن)؛ مرغوبترین؛ از همه بهتر؛ از همه مرغوبتر
مثال ها:
از مرغوبترین نوع
von der allerbesten Sorte
من از همه بیشتر از این خوشم می آید
das gefällt mir am allerbesten
۱. بهترین (چیز موجود/ ممکن)؛ مرغوبترین؛ از همه بهتر؛ از همه مرغوبتر
از مرغوبترین نوع
von der allerbesten Sorte
من از همه بیشتر از این خوشم می آید
das gefällt mir am allerbesten