wort dictionary
FADE

agieren

intransitiv

۱. فعالیت داشتن، مشغول فعالیت بودن، عمل کردن، کار کردن، بودن؛ سمتی را بر عهده داشتن

tätig sein; [hat]

مثال‌ ها:

سمت مشاور را بر عهده داشت

er agierte als Berater

۲. بازی کردن (به عنوان هنرپیشه)

spielen