wort dictionary
FADE

abtun

transitiv

۱. ندیده گرفتن، گذشتن از، کنار گذاشتن،‌ برگذار کردن (به)؛ بی اهمیت تلقی کردن و از سر باز کردن

Vorschlag, Argument usw.

مثال‌ ها:

دستی تکان داد و ایرادم را ندیده گرفت

sie tat meinen Einwand mit einer Handbewegung ab

چیزی را بشوخی برگذار کردن

etwas als Scherz abtun

(با این کار) قضیه خاتمه پیدا نمی کند/ هنوز قال قضیه کنده نشده است

die Sache ist (damit) noch nicht abgetan

۲. در آوردن؛ کندن؛ باز کردن (عینک؛ لباس؛ انگشتر)؛ [عادت:] کنار گذاشتن، ترک کردن

itr. (ablegen)