wort dictionary
FADE

abstürzen

intransitiv

۱. سقوط کردن،‌ پرت شدن، سرنگون شدن؛ پایین افتادن، به زیر افتادن

herungerfallen

مثال‌ ها:

هواپیما سقوط کرد

das Flugzeug ist abgestürzt

از روی بام‌ (پایین) افتادن

von Dach abstürzen

۲. پرشیب شدن، شیب تندی پیدا کردن

Berg usw.

۳. هنگ کردن (در سیستم کامپیوتر اختلال ایجاد شدن)