wort dictionary
FADE

abschnallen

transitiv

۱. [(کمربند) سگک چیزی را باز کردن] کندن، بیرون آوردن

tr. (Skier, Rollschuleh use.)

عبارات کاربردی:

باورت نخواهد شد! (تعجب خواهی کرد!)

da schnallst du ab!

۲. دیگر نتوانستن، خسته شدن

itr.