wort dictionary
FADE

abschalten

transitiv

۱. خاموش کردن؛ بستن؛ قطع کردن

tr.

۲. (دیگر) گوش ندادن، گوش/ توجه نکردن؛ تمرکز حواس نداشتن و بی توجه بودن؛ [نیز:] (برای مدتی) فکر هیچ چیز را نکردن، خود را از همه چیز کنار کشیدن؛ از محیط خود دور بودن و استراحت کردن

itr.

مثال‌ ها:

در تعطیلات می خواهم به مشکلات روزانه فکر نکنم و درست و حسابی استراحت کنم