absacken
intransitiv۱. در آب فرورفتن، غرق شدن
Boot usw.; [*][ist]
۲. (ناگهان) سرازیر شدن، ارتفاع خود را از دست دادن، پایین آمدن
Flugzeug usw.; [*][ist]
۳. نشست کردن، فرو نشستن، فرو رفتن، گودافتادن؛ [نیز:] در زمین فرو رفتن
Straßendecke, Bau usw.; [*][ist]
۴. افت کردن، عقب رفتن
in den Leistungen usw.; [*][ist]
۵. کیسه/ گونی کردن، کیسه کیسه کردن
Kartoffeln, Getriede usw.; tr.