abrunden
transitiv۱. گرد/ مدور کردن (لبه)؛ شعاعی کردن
Kante usw.
۲. گرد/ روند کردن؛ سرراست کردن (رقم؛ مبلغ)
Zahl
مثال ها:
هشتاد و پنج را به هشتاد یا نود گرد کردن/ هفت و بیست و پنج یورو را به هفت یورو روند کردن
85 auf 80 oder 90 abrunden/ 7.25 € auf 7 € abrunden
۳. کامل/ تکامل کردن
Bericht, Programm, Stil usw.
۴. مزه چیزی را کامل/ تکمیل کردن، طعم/ مزه دادن به، خوش طعم/ خوشمزه کردن
Stoße, Geschmack usw.
۵. (با خریداری زمین مجاور) بزرگ کردن/ گسترش دادن/ بسط دادن
Landbesitz usw.