wort dictionary
FADE

abrufen

transitiv

۱. خواستن، احضار کردن، فرا خواندن؛ [نیز:] (از کار) بر کنار کردن، عزل/ معزول کردن

Person

مثال‌ ها:

کسی را از سر جلسه/ از سر کار خواستن

jmdn. aus einer Sitzung/ von der Arbeit abrufen

وزیری را از کار/ از سمت خود بر کنار کردن

einem Minister (von seinem Posten) abrufen

عبارات کاربردی:

(aus dem Leben) abgerufen werden => abberufen

۲. خواستن ( که تحویل داده شود)؛ مطالبه کردن، خواستار شدن

Ware

۳. خواستن (از)، آوردن (از)، اطلاعات (داده ها) را از حافظه گرفتن (کامپیوتر)

abrufen aus (Daten)

۴. برداشت کردن (از)، برداشتن (از)

abrufen von (Geld)