wort dictionary
FADE

abmessen

transitiv

۱. اندازه گرفتن، اندازه گیری کردن؛ [مج:] تخمین زدن؛ مقیاس کردن

[*] [hat]

عبارات کاربردی:

گفته خود را بدقت سنجیدن/ سبک سنگین کردن

seine Worte abmessen