abkochen
transitiv۱. جوشاندن (و ضد عفونی کردن)
tr. (keimfrei machen)
مثال ها:
آب جوشیده
abgekochtes Wasser
شیر جوشانده
abgekochte Milch
۲. جوشاندن، جوشانده درست کردن از
tr. (Kräuter)
۳. پختن، آب پز کردن
tr. (Eier, Kartoffeln usw.)
۴. غذا پختن [در هوای آزاد]، آشپزی کدرن، چیز پختن [عا]
itr.