آهنگ آلمانی
صرف افعال
اصلاحات روزمره
فلش کارت
FA
DE
abblocken
transitiv
صرفش کن
۱. جلو کاری را گرفتن، مانع کاری شدن؛ دفع کردن؛ دفاع کردن؛ بلوکه کردن [خصوصاً ورزش]
[*] [hat]
footer.contact
footer.about
footer.premium
footer.privacy