Abbau
transitiv/intransitiv۱. باز کردن، در آوردن، کندن؛ برداشتن
Krawatte, Schürze usw.
مثال ها:
روسری خود را ( از سر) برداشتن
(sich) das Kopftuch abbinden
۲. (شریان بند) بستن به؛ (رگ را، بازو را) محکم بستن؛ بند ناف را بریدن
abschnüren
۳. سفت شدن (آهک، سیمان)