Knall
derPlural: Knalle
Genitiv: (e)s
۱. شترق، صدای انفجار، دنگ، دنگی، بامب، بامبی، بومب، گرومب، گرومبی، ترق تروق، صدای ترق
عبارات کاربردی:
نکند زده به سرت، لابد عقلت کم شده، حتما خل شده ای
du hast wohl einen Knall!
خل وضع بودن
einen Knall haben
یک دفعهای، بی مقدمه، یکهو، ناگهان، از امروز به فردا، ابتدا به ساکن
(auf) Knall und Fall ugs.