Entschuldigung
die۱. عذر، معذرت، پوزش؛ عذرخواهی؛ اعتذار
(از کسی بابتِ چیزی) عذرخواستن/ عذرخواهیکردن
(jmdn. wegen etwas) um Entschuldigung bitten
ببخشید، عذر میخواهم
(ich bitte um) Entschuldigung!
خیلی معذرت می خواهم که دیر آمده ام!
ich bitte vielmals um Entschuldigung, dass ich mich verspätet habe!
۲. [نامه یا یادداشتی مبنی بر عذرخواهی برای غیبتِ محصل]، پوزشنامه
(Entschuldigungsschreiben)
پدر به خاطر غیبت پسرش برای او پوزش نامه نوشت (برای مدرسه)
der Vater schrieb dem Sohn eine Entschuldigung
۳. عذر؛ تبرئه؛ توجیه
(Rechtfertigung)
این کار بخشودنی نیست، برای این کار عذر و بهانهای نمیتوان آورد
dafür gibt es keine Entschuldigung
برای تبرئۀ او/ در دفاع از او لازم است گفتهشود که
es muss zu seiner Entschuldigung gesagt werden, dass
بدون عذر موجه غیبت داشتن
ohne Entschuldigung fehlen